به گزارش فرارو، روز گذشته بالاخره پس از روزهای متوالی سکوت در حالی که سریال گاندو به ایستگاه پایانی خود رسیده است، از دولت فریاد انتقاد از گاندو بلند شد. سخنگوی وزارت خارجه و حسام الدین آشنا مشاور رییس جمهور در این باره اظهار نظر کردند.
پیشتر نیز سوالی درباره گاندو از محمد جواد ظریف پرسیده شد که او گفته بود این سریال را ندیده است و تلویزیون نگاه نمیکند. اظهار نظری که بازتاب وسیعی داشت.
اما روز گذشته سخنگوی وزارت خارجه درباره سریال گاندو موضع گیری کرد. سید عباس موسوی گفت: «خیلی با واقعیت انطباق ندارد، هرچند که ادعا کردهاند داستان فیلم واقعی است. ولی به هرحال اسناد مذاکرههای وزارت خارجه چه در داخل و چه در خارج از کشور موجود است و اگر به خود ما اطلاع میدادند، این اسناد را در اختیارشان قرار میدادیم تا فیلمشان کمی رنگ واقعیت به خود بگیرد.»
سخنگوی وزارت امور خارجه ادامه داد: "سریال گاندو از لحاظ جلوههای هنری سریال بدی نیست، اما ای کاش کمی تقوا در آن بیشتر میشد که متاسفانه اینگونه نیست."
او درباره اینکه ظریف گفته بود "تلویزیون نمیبیند" توضیح داد: «آقای ظریف اصلا وقت نمیکنند حتی تلویزیون را روشن کنند و تا جایی که اطلاع داریم نه تلویزیون خانه همسایه (اشاره به ماهواره) و نه تلویزیون خانه خودشان را نمیبینند و وقتشان را صرف امور مهمتری میکنند. البته خدا را شکر که وقت نمیکنند و چنین سریالهایی را نمیبینند.»
قسمتهای مهمی از سریال «گاندو» در خارج از ایران روایت شده و سکانسهای مربوط به دو سه کشور در ترکیه و در شهرهای استانبول، آنتالیا و همچنین چین تصویربرداری شده است. بازیگران دو تابعیتی و یا ناشناخته و ترک در مجموعه تلویزیونی گاندو حضور دارند.
"گاندو" نام گونهای از کروکودیل در ایران اسـت. او را شکارچی کمینگر نامیدهاند کـه قدرت بالایی دارد. سریال گاندو براساس پرونده "جیسون رضائیان" روزنامه نگار آمریکایی ساخته شده که متهم به جاسوسی شد و مدتی را در زندان بود و نهایتا در جریان توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی آزاد شد و به آمریکا بازگشت.
در "گاندو" مدیران دولتی نفوذ پذیر به تصویر کشیده شده اند. در این سریال خواهرزاده یکی از مقامات کشور به جاسوسی متهم شده است.
روز گذشته حسام الدین آشنا مشاور رییس جمهور به تندی از گاندو و موسسه تهیه کننده آن انتقاد کرد. او در چند توئیت از زوایای مختلف گاندو را زیر سوال برد.
او ابتدا در توئیتی نوشت: " ۱. دولت نه اجازه و نه پول دارد که سریالی بسازد. ۲. صدا و سیما هم پول ندارد سریال بسازد. ۳. ولی گویا جای دیگری هست که برای تضعیف نهاد دولت هم پول فراوان دارد، هم مجوزها و مشوقهای لازم را دریافت کرده است و هم میتواند صدا و سیما را الزام به پخش کند. ۴. با گاندو، گنده نمیشوید."
انتقاد آشنا از موسسه فرهنگی شهید آوینی به عنوان تهیه کننده این سریال است. توئیت آشنا با واکنش مجتبی امینی تهیه کننده گاندو روبه رو شد. او به کنایه نوشت: "جناب سرهنگ آشنا؛ همه میدانند مؤسسهای مزین به نام سید شهیدان اهل قلم؛ سید مرتضی آوینی چیست و کجاست؟ اما همه نمیدانند یک روحانی ترک لباس کرده که از مدیران ارشد امنیتی سابق وزارت اطلاعات بوده در حوزه فرهنگ و هنر چه میکند و به دنبال چیست؟ "
سید محمود رضوی تهیه کننده سینما هم به توئیت آشنا پاسخ داد. به عقیده او "گاندو را واسه گندهگی نساختن"، بلکه "به نظرم گاندو ساخته شد تا مردم و مسئولین با هم بفهمن نباید گاف بدن و به کشور گند بزنن! "
در ادامه آشنا در توئیت دیگری از رضوی خواست به عنوان یک تهیه کننده حرفهای که توان اجرای پروژههای بزرگ را دارد "گاندو" را ارزیابی کند؛ که البته رضوی نیز از این کار سرباز زده و گفته که "به عنوان یک مخاطب این سریال را میبیند".
آشنا در توئیت دیگری به موسسه شهید آوینی انتقاد کرده و نوشته است: «موسسه موسوم به شهید آوینی قبلا نیز گاف هایی، چون سپردن عنان خود به محمد نوری زاد و تولیدات مخربی، چون چهل سرباز را در کارنامه خود دارد.»
او در همچنین به ماجرای "آدامس" رییس جمهور و ادعاهای جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد که در این سریال مطرح شده بود تاخته است. جواد کریمی قدوسی پیشتر مدعی شده بود که جیسون رضاییان اقرار کرده آنقدر به روحانی نزدیک بوده که طعم آدامس او را میدانسته است.
حالا کریمی قدوسی در توئیتر خود ویدئویی از گاندو که درباره آدامس یک مقام دولتی است را منتشر کرده و آن را سندی برای تائید ادعای پیشین خود دانسته است. آشنا درباره توئیت کریمی قدوسی نوشته است: "خودش ادعا کرده یا دوستان در سریال از قول او ادعا کردهاند؟ حالا واقعا طعم آن آدامس در پرونده ثبت شده است؟"
در ادامه آشنا توئیت داود حشمتی فعال رسانهای را باز نشر داده است. در این توئیت آمده است: "من فرض را بر صحت تمام مطالب مطرح شده درپرونده رضاییان و گاندو گذاشتم و میگم: خب بزرگواران، پرونده عیسی شریفی و محسن سجادینیا و امیرحسین_رستمی را هم درحد این آدامس که نه، اندازه خلالدندان برای ملت توضیح دهید. سریال که محاله. به مردم بگید پشت این پروندهها را، اعتماد بسازید."
این موضعی است که بسیاری دیگر در شبکههای اجتماعی اتخاذ کرده اند. برخی منتقدان میگویند چرا به دیگر فیلمسازان اجازه داده نمیشود که درباره دیگر سوژههای مطرح در این حوزه سریال بسازند.
در صداوسیما چه خبر است؟
حالا در جریان انتقادات از گاندو خبرگزاری ایرنا در گزارشی مدعی وجود اختلاف در سازمان صداوسیما شده است، این خبرگزاری با اشاره به ادعای یکی از مدیران شبکه افق مبنی بر اینکه سریال گاندو بدون سانسور از این شبکه پخش خواهد شد، نوشت: "این اتفاق نشان از وجود چنددستگی در صداوسیما دارد. مگر میشود بخشهایی از یک سریال در یک شبکه مضر و در همان زمان و با همان مخاطب در شبکه دیگری مفید باشد؟!"
در ادامه این گزارش آمده است: "میتوان بدنه صداوسیما را به چند گروه تقسیم کرد که این گروهها در چند سال اخیر دچار تعارض منافع و در نهایت تقابل با یکدیگر شدهاند. اتفاقاتی مانند تعطیلی برنامه ۹۰ و برکناری عادل فردوسیپور از سوی حلقه افق و طیف موسوم به انقلابی و از طرف دیگر، برکناری یکباره جواد رمضاننژاد، مدیر نسبتاً موفق شبکه پنج که قبلاً مدیریت افق را برعهده داشت از طرف طیف دیگر، از نمونههای دعواهای داخلی در تلویزیون تفسیر شده است."
از عجایب دیگر گاندو این است که در این سریال یک شخصیت منفی آمریکایی، گلستان سعدی را بزرگترین نقشه راه برای تقابل با ایرانیها میخواند! دود سیگار، نگاههای مرموز و تعقیبکننده چند جاسوس و گلستان سعدی؛ این شاید ناهمگونترین سکانس از سریال گاندو است. مشخص نیست این سعدی ستیزی از کجا نشات میگیرد.
در همین راستا بهروز غریب پور کارگردان و تهیه کننده برجسته تئاتر در یادداشتی در روزنامه اعتماد با اشاره به همین سکانس از اوضاع تلویزیون ابراز نگرانی کرده و نوشته است: "نادیده گرفتن بخشی قابل توجه از مردم که آرایی مخالف تهیهکنندگان و نویسندگان صدا و سیما دارند، رویهای است که سالهاست آغاز شده و هر روز نمونههای متعددی از آن دیده میشود."
او افزود: «جالب این است که همین سیمای ملی، متکی بر آمار و رایگیری یک برنامه را به عنوان برنامه برگزیده مردم معرفی میکند و پس از آن همان برنامه را متوقف و به دیار عدم میفرستد! آیا در همین ماجرا عقل و درایت و فراتر از آن دوراندیشی نسبت به آینده یک رسانه ردی و اثری هست؟ اگر هست و ما نمیدانیم یکی به جامعه مخاطبان توضیحی بدهد: آیا در اینجا میزان رای ملت در نظر بوده یا نبوده؟ … و من ماندهام که معیار چیست؟ دورنما کدام است؟ فرمان در دست کیست: این ماجرای کوسه و ریش پهن تا کجا ادامه دارد و ناچارم از زبان سعدی و گلستان باب دوم در اخلاق درویش بگویم "ترسم نرسی به کعبهای اعرابی/ کین ره که تو میروی به ترکستان.»
اما در جبهه دیگر این مدافعان گاندو هستند که تمام قد از آن حمایت میکنند. دو قطبی ایجاد شده باعث شده است که اصولگرایان نقاط ضعف فنی و محتوایی گاندو را کاملا نادیده بگیرند و همه برایش سنگ تمام بگذارند.
روزنامه کیهان در همین باره امروز با تیتر "جیغهایی که «گاندو» درآورد /از تهران تا لندن" از تخریب گاندو سخن گفته است. کیهان در بخشی از گزارشش با نقل قول انتقاد آشنا نوشته که مشاور رییس جمهور به سازندگان این سریال "توهین" کرده است. کیهان همچنین گفته که آشنا باید از این پرونده خفت بار جاسوسی "شرمنده" باشد.
روزنامه کیهان همچنین از حمله برخی کاربران ایرانی به صفحه جیسون رضائیان و همسرش ابراز خرسندی کرده است. در روزهای اخیر برخی از کاربران فضای مجازی با طرح پرسش و گذاشتن پیامهایی زیر پستهای جیسون رضائیان و همسرش واکنش نشان دادند. رضائیان مجبور شد بخش کامنتهای صفحه اینستاگرامش را به طور کامل ببندد.
روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران با اشاره به سخنان سخنگوی وزارت خارجه خواستار انتشار اسناد مرتبط با جیسون رضائیان شد. این روزنامه همچنین نوشته است "سخنگو خوشبختانه «گاندو» را میبیند." جوان همچنین نوشته که کارگردان گاندو به حسن روحانی رای داده است.
دیگر روزنامههای اصولگرا همچون صبح نو نیز به ماجراهای گاندو پرداخته اند و گزارشهایی در دفاع از آن منتشر کرده اند.
روزنامه ایران در گزارشی انتقادی از سریال ضد جاسوسی گاندو نوشت: «گاندو» در ایران دیگر فقط یادآور تمساحهای پوزه کوتاه در جنوب سیستان و بلوچستان نیست. حالا خیلیها بیش از حیات وحش، با شنیدن این نام یاد پروژه متهمسازی دولت حسن روحانی میافتند. پروژهای که هر چند 6 سال عمر دارد اما این روزها با سریالی به همین نام به اوج رسیده. با ایجاد تصویری از یک وزارت خارجه سادهلوح، بیعرضه، نفوذپذیر، ضعیف و دولتی که سر تا پایش را جاسوسان گرفتهاند. تصویر این روزهای سریال شبکه سوم سیما سخت به کام مخالفان دولت شیرین آمده. مهم هم نیست که روایتهای آن سند داشته باشد یا نه. چه اینکه دیروز سخنگوی وزارت خارجه سندیت روایت سریال «گاندو» را زیر سؤال برد و گفت که «اگر میگفتند ما این اسناد را در اختیارشان قرار میدادیم که سریال واقعیتر باشد.» اما شاید اصلاً مسأله چیز دیگری باشد؛ اینکه آیا سازندگان سریال از اساس دنبال روایتی مستند و واقعی بودند یا نه؟
کدام شفافسازی؟
در روزهایی که وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران میداندار نبرد دیپلماتیکی تمامعیار است، رسانه ملی کشور سریالی پخش میکند که واکنش سخنگوی وزارت خارجه به آن چنین است: «ماندهام که چه بگویم و عجیب است آنچه در این سریال از وزارت خارجه، شخص وزیر و همکاران ما در این سریال نشان داده میشود، با واقعیت منطبق نیست. اسناد مذاکرات و مکاتبات وزارت خارجه در داخل و خارج موجود است و اگر میگفتند ما این اسناد را در اختیارشان قرار میدادیم که سریال واقعیتر باشد.» سازندگان «گاندو» معتقدند در این روزهای پرتنش این سریال قرار است شفافسازی کند؛ شفافسازی درباره مسأله نفوذ و جاسوسی و خطر جریان غربگرا. اما این طرف ماجرا منتقدان سریال هم از سازندگان آن طلب شفافیت میکنند. مانند آنچه دیروز حسامالدین آشنا در توئیتر خود نوشت؛ «1. مؤسسه فرهنگی هنری شهید آوینی مستقل است یا وابسته به یک نهاد عمومی است؟۲. هیأت امنا، هیأت مدیره و مدیرعامل این مؤسسه چه کسانی هستند و توسط چه کسانی و با چه ساز و کاری منصوب میشوند و به چه کسانی پاسخگو هستند؟۳. بودجه سالانه این مؤسسه چقدر است و چگونه تأمین میشود؟» مؤسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی به عنوان تولیدکننده سریال «گاندو» معرفی شده. مجتبی امینی، تهیهکننده این سریال به حسامالدین آشنا در توئیتر پاسخ داده که «جناب سرهنگ آشنا؛ همه میدانند مؤسسهای مزین به نام سید شهیدان اهل قلم؛ سید مرتضی آوینی چیست و کجاست؟ اما همه نمیدانند یک روحانی ترک لباس کرده که از مدیران ارشد امنیتی سابق وزارت اطلاعات بوده، در حوزه فرهنگ و هنر چه میکند و به دنبال چیست؟» اما جست وجوهای مختلف درباره سؤالات آشنا و پاسخی که مجتبی امینی به او داده تقریباً به هیچ جا نمیرسد. تنها ردی از شفافیت که از این مؤسسه به دست میآید آدرس و شماره تلفنی است که در سایت آن وجود دارد. درباره بودجه و منابع مالی این مؤسسه هم هیچ گونه اطلاعاتی در دسترس نیست، همانطور که معلوم نیست محصول اخیر آنها یعنی سریال «گاندو» با چه بودجهای به نتیجه رسیده و زمینه همکاری بین سازمان و صدا و سیما و این مؤسسه برای ساخت سریال یاد شده در چه فرآیندی به وجود آمده است؟ البته حسامالدین آشنا، از همین منظر کنایههای دیگری هم به سریال «گاندو» داشت که در توئیترش مطرح کند. جایی که نوشت؛ «۱. دولت نه اجازه و نه پول دارد که سریال بسازد. ۲. صدا و سیما هم پول ندارد که سریال بسازد. ۳. ولی گویا جای دیگری هست که برای تضعیف نهاد دولت هم پول فراوان دارد، هم مجوزها و مشوقهای لازم را دریافت کرده است و هم میتواند صدا و سیما را الزام به پخش کند. ۴. با گاندو، گنده نمیشوید. ۵. ماهی از سر گنده گردد نی ز دم.»
دروغهایی که سیاسیون ساختند و سازندگان گاندو نمایش دادند
اما «گاندو» قرار است چه چیزی را نمایش دهد؟ هر چند سازندگان و تهیهکنندگان این سریال سعی میکنند در پاسخ به این سؤال با تعارف واکنش نشان دهند و حتی خود را طرفدار دولت بدانند اما تصویری که «گاندو» میسازد، بی تعارفتر و عریانتر از این حرفهاست؛ دولتی واداده، بیعرضه و بدون کفایت که جاسوسان در آن جولان میدهند. اما بر اساس چه مستنداتی؟ این شاید همان پاشنه آشیل داستان باشد. جایی که تاکنون روایت «گاندو» تناقضهای زیادی با آنچه به صورت رسمی عنوان میشده دارد. اوج این تفاوتها در ماجرای انفجار زاغه مهمات پادگان شهید مدرس و شهادت شهید تهرانی مقدم بود. ماجرایی که در طول 8 سال گذشته همواره علت آن از سوی مسئولان نظامی و امنیتی یک «حادثه» و «اتفاق» عنوان شد اما به ناگهان سریال «گاندو» آن را به خرابکاریهای «موساد» و «منافقین» مرتبط دانست. جالب است که این ادعا را به جز سازندگان سریال «گاندو» تنها همان 8 سال قبل ایهود باراک، نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی مطرح کرده بود. حالا اینکه این سریال چطور و بر اساس چه اسنادی بعد از 8 سال تمام روایتهای رسمی جمهوری اسلامی از آن حادثه را رد و روایت شخصی چون باراک را تأیید کرده، نه مشخص است و نه درباره آن توضیحی داده شده. در موردی دیگر برای واقعنمایی روایت سریال به موضوع آشنایی اشاره میشود؛ اطلاع شخصیت جاسوس سریال که متناظر «جیسون رضائیان» است، از طعم آدامس شخصی رئیس جمهوری. این البته ادعای تازه ای نیست و «گاندو» هم اولین مطرحکننده آن به حساب نمیآید. تقریباً چهار سال است که این روایت مدام توسط مخالفان دولت تکرار میشود؛ یعنی از مهر سال 94. اما سند آن چیست؟ مصاحبه روز 27 مهر آن سال کریمی قدوسی با خبرگزاری فارس. کریمی قدوسی نمایندهای است که بخش مهم شهرتش را مدیون ادعاهای تکذیب شدهاش است. درباره این موضوع «آدامس» نیز هیچ سند و اظهار نظر اثبات شده دیگری وجود ندارد. اما به نظر میرسد سخنان کریمی قدوسی و تکرار مدام آن توسط دیگر مخالفان دولت آنقدرها برای سازندگان «گاندو» سندیت داشته که در ساخته خود به آن استناد کنند. در مورد دیگری روز جمعه هفتم تیر در قسمت بیستم «گاندو» در سکانسی از فیلم که بازیگر نقش ظریف حضور دارد، سیما عزیزی که پیشتر در این سریال به عنوان «خواهرزاده یکی از مسئولان» از آن نام برده شده، به یکی از همراهان وزیر خارجه برای معرفی خانم عکاس مراجعه میکند. در پلان بعد همین شخص و ظریف به استقبال دایی میروند که با تشریفات وارد حیاط هیأت دولت میشود.» سریال معلوم نمیکند که منظور از این دایی مسئول کیست اما بازتاب این بخش در فضای مجازی آشکار کرد که دایی، شخص رئیس جمهوری است. همین میشود تکرار روایت قدیمیتر «دختر خواهر حسن روحانی» روایتی که باز ریشه در واقعیت نداشت. مخالفان دولت ماهها از «ط.ق» که در نهاد ریاست جمهوری شاغل بود، به عنوان خواهرزاده حسن روحانی در ریاست جمهوری یاد کردند و نهایتاً او به دلایل امنیتی بازداشت شد اما نکته اساسی و واقعیت ماجرا این بود که او هیچ نسبتی با حسن روحانی نداشت. واقعیتی که برای سازندگان «گاندو» آنقدرها جاذبه نداشت که بابت آن راضی شوند دست از تکرار روایت کذب مخالفان دولت در سریال خود بردارند. در واقع سریال گاندو پر است از انواع این روایتها؛ روایتهایی که در فضای سیاسی چیزی نبودند جز داستانهایی که با هدف تخریب سیاسی ساخته شده بودند و حالا قرار بود بر صفحه تلویزیون جان بگیرند.
گاندو؛ مستند یا خیالی؟
اگر هر شب بیننده سریال گاندو باشید یک جمله قبل از پخش آن به شکلی برجسته به شما یادآوری میشود: «این مجموعه براساس یک پرونده واقعی ساخته شده که به دلیل مسائل امنیتی، شخصیتها، اماکن و کشورها تغییر یافته و هرگونه تشابه، تصادفی میباشد.» این یعنی تصدیق مؤکد بر مستند بودن روایت و قصه داستان. اما عصر دیروز تنها ساعاتی قبل از پخش آخرین قسمت آن، آرش قادری نویسنده سریال ادعایی کاملاً عکس این را در گفتوگو با «ایسنا» مطرح کرد: «به طور کلی ۸۰ درصد قصه تخیل بنده بود.» حالا این ادعا میتواند دهها سؤال ایجاد کند. از جمله اینکه چرا این موضوع بعد از حاشیهسازیهای فراوان برای دولت، آن هم در این مقطع پر تنش تنها ساعاتی قبل از پایان سریال مطرح میشود؟ و چرا قبل از شروع هر قسمت از سریال بر واقعی بودن روایت آن تأکید شده، در حالی که نویسنده حرفی برعکس آن میزند؟ البته نکته دیگر هم اینکه اگر 80 درصد سریال ساخته تخیل بوده، چرا اینقدر اصرار شده که چهره، گریم و رفتار افراد و خصوصاً وزیر امور خارجه تا این اندازه شبیه به واقعیت باشد؟
پرونده امنیتی در مؤسسه فرهنگی!
نویسنده گاندو حرف مهم دیگری را هم در گفتوگوی خود درباره ماجرای جیسون رضائیان مطرح میکند: «یک پرونده از ایشان در مؤسسه شهید آوینی موجود بود که به دست من رسید. روال اینکه ایشان چگونه آمده و چگونه دستگیر شده است چیزی نزدیک ۱۰۰ صفحه شرح ماوقع بود.» و باز هم سؤالی جدید؛ چرا باید 100 صفحه از پروندهای به این میزان از حساسیت و ابعاد امنیتی در مؤسسهای فرهنگی و هنری باشد؟ شخصیت داریوش فرهنگ در سریال «گاندو» به عنوان شخصیت مثبت داستان همواره بر حرکت کامل و دقیق در چارچوب قانون تأکید دارد؛ حالا جای سؤال است که ماجرای این پرونده امنیتی 100 صفحهای در یک مؤسسه فرهنگی چه نسبتی با قانون و شفافیت دارد؟ این موضوع باز هم میتواند سؤالات تکراری و پاسخ داده نشده درباره مؤسساتی را که پشت این محصولات فرهنگی هستند زنده کند. خصوصاً اینکه «گاندو» در سلسله سریالسازیها و مستندسازیها علیه دولت نمونه اول نیست. شروع به کار دولت یازدهم در مردادماه 92 در واقع آغاز به کار بخش دیگری هم در کشور بود؛ مؤسسات فرهنگی و هنری زنجیرهای که به یکباره شروع به تولید آثار متعددی خصوصاً در حوزه فیلم مستند کردند.
مؤسساتی که هر چند تابلوی برخی از شاخصهای آنها مثل اوج چندی قبلتر از روی کار آمدن دولت یازدهم روی دیوار رفته بود اما آغاز به کار این دولت بود که گویی موتور محرک آنها برای جدی گرفتن فعالیت شد. تقریباً وابستگی تمام این مؤسسات، محل ابهام است و حتی در برخی موارد ادعا شده که با بودجههای دانشجویی اداره میشوند، مانند مؤسسه «سفیر فیلم». ادعایی که با تأمین مخارج ساخت 60 مستند سینمایی برای تنها 6 سال چندان همخوانی با واقعیت نشان نمیدهد. تمام این مؤسسات طی سالها پیوندهایی با صدا و سیما پیدا کردهاند و در نقش پیمانکاران این رسانه ظاهر شدهاند. پیمانکارانی که بخش عمده کارنامه آنها تاختن علیه دولت بوده.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 17,ژانویه,2025